سارا تو چنگل های گیلان به همراه دوستاش
هستی(دختر عمو رامین ) - هیلا (دختر دایی) - سارا جونی ...
نویسنده :
فهیمه - سعید
17:02
سارا جونی این کلمه ها را این طوری میگه
لباسشویی = لیشابیو یخ = نخ خرگوش بی ازارم = خرگوش پیازی دارم (تو شعر ) مگس کش = مگس کشته فکر بکر ( یه بازیه ) = فرت و بت یکیم دیگه = یکی دیگه هم بازم هست می نویسم ...
نویسنده :
فهیمه - سعید
16:56
یه صبح خنک تابستونی
تولد دوسالگی سارا جونی
یه عکس از کیکش که عروسکشو بیشتر دوست داشت ...
نویسنده :
فهیمه - سعید
18:24
سارا خانم تو سن یک سال و یازده ماهگی ابله مرغون گرفت
الهی مامان فدات شه .چی کشیدیم من و بابایی تا حالت خوب بشه ولی خودش همش میخواست شیطونی کنه.اینم یه نمونشه ...
نویسنده :
فهیمه - سعید
17:24
تو سن یک سال و پنج ماهگی
دلمون نیومد موهاشو بزنیم اما به خاطر خودش موهاشو زدیم البته موهاشو بعد از زدن یادگاری نگه داشتیم این روسری به خاطر همینه ...
نویسنده :
فهیمه - سعید
21:01